نوشته شده توسط : علی
 

یکی از مسئولان برگزاری پنجمین کنگره آماده‌سازی کربلا برای زیارت اربعین امام حسین(ع)، اعلام کرد: بیش از 6 هزار هیئت عزاداری اربعین حسینی در کربلا حاضر می‌شوند.

خبرگزاری فارس: بیش از 6 هزار هیئت عزاداری اربعین حسینی در کربلا حاضر می‌شوند
  •  
  •  
  •  

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری عراقی ابا، بخش دسته‌های و هیئات حسینی عراق و جهان اسلام وابسته به دو آستان مقدس حسینی(ع) و عباسی(س) کنگره پنجم خود را برای آماده‌سازی اوضاع برای زیارت اربعین امام حسین(ع) برگزار کرد.

بنابر این گزارش در این کنگره نمایندگان و مسئولان هیئات و دسته‌های حسینی از استان‌های مختلف عراق و مسئولان بخش‌های خدماتی استان کربلا حضور داشتند.

ریاض نعمه السلمان از مسئولان برگزاری این کنگره گفت: در کنگره پنجم مهمترین توصیه‌ها بررسی شد و هماهنگی‌هایی با فرماندهان پلیس صورت گرفت.

وی افزود: در سال گذشته بیش از 5 هزار و 700 هیئت در مراسم اربعین حسینی در کربلا شرکت کردند که در سال جاری این تعداد به بیش از 6 هزار هیئت خواهد رسید.

در همین حال آستان مقدس امام حسین(ع) در آستانه اربعین حسینی اقدام به خرید 80 اتوبوس برای انتقال زائران حرم امام حسین(ع) کرده است که عملا با این اقدام ناوگان این آستان به 650 دستگاه اتوبوس می‌شود.



:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی
 
 
 
 

راحتیآیت‌الله تهرانی می‌گوید: اگر در دنیا برای تأمین راحتی آخرتت تلاش کردی، در دنیا هم تا حدی راحتی نصیب تو می‏شود، ولی اگر به خاطر راحتی دنیا اینجا دویدی، بدان که به راحتی‏ نمی‏رسی. اشتباه در همین است!

به گزارش فارس، آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید اخلاق تهران است که جلسات اخلاق وی اخیراً به دلیل کهولت سن و بیماری تعطیل شده است.
به مناسبت سالروز شهادت امام زین‌العابدین(ع)، شرح حدیثی از آن حضرت توسط آیت‌الله تهرانی منتشر می‌شود.
روی عن علی بن الحسین علیه السلام قال:
مَنْ طَلَبَ الْغِنَى وَ الْاَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِی الدُّنْیَا فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَةِ وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا إِنَّمَا خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِی الْجَنَّةِ وَ لِاَهْلِ الْجَنَّةِ. (بحارالانوار، جلد 70، ص 92)
در روایتی از زین‏العابدین علیه‌السلام منقول است که حضرت درباره کسانی که دنبال ثروت، مال اندوزی و گشایش در امور مادی زندگی هستند، فرمودند، «مَنْ طَلَبَ الْغِنَى وَ الْاَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِی الدُّنْیَا»، کسانی‏ که در دنیا به دنبال مال اندوزی و تکثیر اموال و مسئله گشایش در امور مالی زندگی‏شان هستند، این‏ها دنبال چه هستند؟ دنبال راحتی هستند، «فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَةِ»، خیال می‏کنند هر چه ثروتشان بیشتر و زندگی‏شان وسیع‏تر شود، راحتی‌شان بیشتر تأمین می‏شود.
بعد حضرت می‌فرماید: در حالی که اشتباه می‏کنند، «فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَة»،ِ امّا «وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا»، حضرت می‏فرمایند: در دنیا، برای اهل دنیا راحتی خلق نشده است. این جمله ظرافتی دارد، حضرت می‏فرمایند: برای اهل دنیا راحتی خلق نشده، این روایت را خوب دقت کنید، روایت ظریفی است.
«وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا إِنَّمَا خُلِقَتِ»، این است و جز این نیست که «خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِی الْجَنَّةِ وَ لِاَهْلِ الْجَنَّةِ»، راحتی در بهشت و برای اهل بهشت خلق شده است. این تعبیر حضرت، اشاره به این معنا است: این‏ را بدانید! کسانی که برای راحتی در دنیا به دنبال دنیا هستند، به راحتی در دنیا نمی‏رسند. اما کسانی که در دنیا برای راحتی در دنیا نمی‏دوند بلکه برای راحتی آخرت می‏دوند‏، چه بسا این‏ها در دنیا هم به راحتی می‏رسند. ظرافت‏های این روایت، خیلی زیباست.
در روایتی دیگر که گویای همین مطلب است از امیرالمؤمنین علیه‏السلام منقول است که حضرت فرمودند: «ثَمَرَةُ الزُّهدِ الرَّاحَةُ». میوه عدم تعلّق به امور مادی، میوه دنبال دنیا ندویدن و به آن دل نبستن، این است که در همین دنیا برایشان راحتی می‏آورد. پس این را بدان! اگر در دنیا برای تأمین راحتی آخرتت تلاش کردی، در دنیا هم تا حدی راحتی نصیب تو می‏شود، ولی اگر به خاطر راحتی دنیا اینجا دویدی، بدان که به این راحتی‏ات نمی‏رسی. اشتباه در همین است.
از این رو در روایات آمده است که راحتی در بهشت و برای اهل بهشت است. بنابراین آن‏هایی که در دنیا اهل بهشت هستند و برای راحتی در بهشت می‏دوند‏، این‏ها هم در بهشت و هم در اینجا به راحتی می‏رسند و آن‏هایی که برای آخرت تلاش می‏کنند، در دنیا هم راحت‏تر از کسانی هستند که به دنبال راحتی در دنیا هستند. البته من چند روایت در ذهنم هست که نمی‏خواهم بخوانم. در روایت دیگری از علی علیه‏السلام هست که حتی بر اثر زهد به راحتی عظمی در همین دنیا می‏رسد و روحش راحت می‌شود.


:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی



:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی
 
 
علامه طهرانی بیان می کند: قرائت و تلاوت و ممارست و مزاولت بر أدعیه صحیفه سجادیّه در میان علماء امرى معلوم بوده به طورى که ملازم بودن با صحیفه را همانند قرآن عظیم، و حفظ أدعیه آنرا همانند حفظ سور و آیات کتاب الهى از فرائض و واجبات خود مى‏شمرده‏اند.

خبرگزاری مهر:

مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در مجلد پانزدهم از کتاب شریف امام شناسى بحث مستوفایی را در مورد صحیفه سجادیه بیان می کنند که بخشی از آن تقدیم خوانندگان می شود. ایشان در آن مقال می نویسد: بارى چون اینک سخن ما در پیرامون کتاب عظیم صحیفه الهیّه کامله سجّادیّه است که از انشاء و املاء امام همام حضرت سیّدالعابدین و زین السّاجدین على بن الحسین بن على ّبن أبى طالب- علیهم أفضلا لصَّلوة و أتَمّا لتّحیّة والإکرام- است، این حقیر فقیر در بدو مطلب هیچ حدّ و رَسْم و تعریفى را که تا به حال از زمان خود آنحضرت سروده‏اند و سر داده‏اند و علماء و ادباء و شعراء و مورّخین و مفسّرین و حکماى عالیمقدار و عرفاء ذوى العزّة و الاعتبار گفته‏اند و مى‏گویند، بهتر و ارزشمندتر از همین چند فقره دعائى که آنحضرت در روز عرفه به درگاه حضرت ذو الجلال از روى ابتهال انشاء نموده‏اند ندیدم که بیاورم...

ایشان پس از بیان فقراتی از دعای چهل و هفتم صحیفه کامله سجادیه، اشاره به مضامین بلند آن نموده بیان می کند: [در این دعا] ملاحظه مى‏شود که آنحضرت چگونه از حقیقت امامت و خلافت پرده برداشته و موقعیّت آن را و وظیفه امَّت را نسبت به آن و لزوم امام زمان را صریحاً بیان نموده اند! و ما مى‏توانیم تمام مضامین ادعیه و زیاراتى را که أئمّه ذکر نموده‏اند و أبواب توحید و ولایت را که مفصّلًا در اخبار آورده شده است از همین چند فقره کوتاه و مختصر استنتاج و استخراج و استنباط نمائیم...

اهمیت صحیفه کامله سجادیه‏

علامه طهرانی با اشاره به دعای صحیفه سجادیه می افزاید: این است نمونه‏اى از صحیفه کامله سجّادیّه که أُولوا الالباب را غرق تحیّر نموده و زیرکان عالم را به تفکّر واداشته و حکیمان اندیشمندان را به دنبال خود کشیده، و عالمان ذى درایت را به قبول واداشته، و عارفان روشن ضمیر را به خضوع و خشوع در برابر این مکتب به زانو درآورده است.

تا جائى که مى‏بینیم: آن مرد جلیل و حکیم و متألّه و فقیه خبیر و شاعر مُفْلِق و أدیب قدرتمند و جامع جمیع کمالات حسنه: آیت ربّانى مرحوم سیّد علیخان کبیر مدنى شیرازى- تغمّده الله برضوانه- چنان شرح عظیمى بر آن مى‏نگارد که نیاز ارباب فضل و دانش را بدان صحیفه مبرهن مى‏دارد و بدون آن شرح گوئى حقّ صحیفه ادا نشده و به عالم ادب و عرفان بروزى نداشته است. و یا محقّقینى همچون ملّا محمد محسن فیض کاشانى بر آن تعلیقه دارد، و شیخ بهاء الدین عامِلى و سیّد محمّد باقر داماد معروف به میرداماد شروح مُمَتّع و مفیدى بر آن نگاشته‏اند غیر از شروحى که اخیراً افرادى همچون آیت الله مدرّسى چهاردهى، و تعلیقه‏اى به نام آیت الله میرزا ابو الحسن شعرانى بر آن نوشته‏اند.

سخن طنطاوى جوهرى درباره صحیفه‏

ایشان در ادامه چنین حکایت می کند: آیت الله أبو المعالى سیّد شهاب الدّین مرعشى نجفى- رضوان الله علیه- مى‏گوید: من نسخه‏اى از صحیفه شریفه را در سنه 1353 براى مطالعه علّامه معاصر شیخ جوهرى طنطاوى صاحب تفسیر معروف مفتى اسکندریّه فرستادم. از قاهره خبروصول صحیفه را براى من نوشت و در برابر این هدیه گرانقدر از من سپاسگزارى نمود، و در تمجید و تحمید از این نسخه سخن بسیار گفت تا آنکه گفت: وَ مِن الشِّقاءِ أنَّا إلى الآنِ لَمْ نَقِفْ عَلَى هَذا الأثَرِ الْقَیِّم الخالِدِ مِنْ موارِیثِ النُّبُوَّةِ و أهلِ البیتِ. وَ إنِّى کَلَّما تَأمَّلْتُهَا رَأیْتُها فَوقَ کلامِ المَخلُوقِ وَ دُونَ کَلَامِ الْخَالِق- الى آخر ما قال.


«و از نگون بختى و محرومیّت ماست که ما تا الآن بر این اثر استوار جاویدان، از مواریث نبوّت و اهل بیت واقف نگشته‏ایم! و حقّاً و حقیقةً من هر قدر در آن تأمّل و تفکّر نموده‏ام آن را ما فوق کلام مخلوق و مادون کلام خالق یافته‏ام»- تا آخرگفتارش.

و بقیه گفتار علّامه جوهرى طنطاوى این است که: از ایشان سؤال مى‏کند که آیا تاکنون کسى از علماء اسلام شرحى بر آن نوشته است؟! و آیة الله مرعشى در پاسخ نامه او شارحینى را که مى‏دانستند نام مى‏برند و کتاب «ریاض السّالکین» تألیف سید علیخان را به ایشان تقدیم مى‏دارند، و معظّم له در جواب مى‏نویسد که: من مصمّم و آماده‏ام که بر این صحیفه گرامى شرحى بنویسم.

گفتار سید علیخان مدنى کبیر شارح صحیفه‏

علامه طهرانی نام بردن از محقّق علیم و حکیم خبیر سیّد علیخان کبیر (شارح صحیفه سجادیه)(سید علیخان مدنى شیرازى از اعلام علماء تشیّع و مفاخر شیعه است و کمتر کسى به جامعیّت وى یافت مى‏شود. وى ازنوادگان حضرت سید محمّد پسر حضرت زیدشهید مى‏باشد. ترجمه احوال او در بسیارى از کتب آمده است.) ترجمه گفتار وی در کتاب «ریاض السالکین» در معرفی صحیفه کامله سجادیه را چنین می آورد: «بدانکه: تحقیقاً بر این صحیفه شریفه اثر بارزى است از علم إلهى، و در آن رائحه و بوى عطرى است از کلام نبوى. و چگونه این طور نباشد در حالى که آن شعله‏اى است از نور مشکاة رسالت و وزش هواى عطرآگینى است از بوى جان پرور باغهاى امامت تا به جائى که بعضى از عارفان درباره آن گفته‏اند: صحیفه سجّادیّه در همان مجراى الهامات و وحیهاى آسمانى، و در همان منهج و مسیر صحیفه‏هائى است که به صورت لوح از عرش حضرت بارى نازل مى‏شده است، به جهت آنکه مطالبى که در آن مندرج مى‏باشد مشتمل است بر أنوار حقایق معرفت، و میوه‏هاى شیرین باغها و بستانهاى حکمت. و علماء أخیار، و صرّافان و ناقدان‏قُدَما از پیشینیانِ اهل صلاح به آن لقب زبور آل محمّد داده و انجیل اهل بیت مى‏گفته‏اند.

شیخ جلیل و بزرگوار محمّد بن على بن شهرآشوب در «معالم العلماء» در ترجمه احوال متوکّل بن عُمَیر ذکر کرده است که: وى دعاى صحیفه را که ملقَّب به زبور آل محمّد است، از یحیى بن زید بن على علیه السّلام روایت نموده است.

و امّا بلاغت بیان و برترى گفتار صحیفه به حدّى است که: سخنوران ساحر و فصیحان و ادیبان سحرانگیز باید در برابر آن به سجده درآیند، و سران و سروران دانشمند از آوردن مثل آن به عجز و ناتوانى معترفند و اقرار نمایند که: نبوّت غیر از کهانت مى‏باشد؛ و حقّ و باطل در یک مرتبه و یکسان نمى‏باشند. و کسى که بخواهد در اطراف و جوانب آسمان بلند و درخشان آن گردشى کند و چرخى بزند با فکر ظلمانى و اندیشه تاریک خود که داخل در کسوف جهل و خسوف نادانى فرو رفته است، با تیرهاى خِذلان و سهام نکبت و سرافکندگى روبرو شده، ستارگان نورانى و متحرّک آسمان علم و شِهاب ثاقِب درایت و معرفتْ او را با تیر هلاکت هدف گرفته، محو و نابود مى‏گردانند.

ابن شهرآشوب در کتاب «مناقب آل أبى طالب» حکایت نموده است که: چون نزد بعضى بلغاء بصره سخن از صحیفه کامله به میان آمد، گفت: اینک بگیرید از من که من مثل آن را براى شما املاء و انشاء مى‏کنم. وى قلم را به دست گرفت و سرش را پائین آورد که بنویسد؛ دیگر نتوانست سرش را بلند کند تا اینکه بمرد. و به جان خودم قسم، او در گفتارش افراط نمود و از حقّ بدور افتاد پس سخط إلهى به وى رسید.»

علامه طهرانی از محدِّث قمّى نقل کرده است که به صحیفه لقب انجیل اهل بیت و زبور آل محمّد را داده‏اند و به آن اخْتُ الْقُرْآن گفته مى‏شود و ایشان از  سیّد محمّد بن على بن حیدر موسوى در کتاب «تَنْبیه و سَنِ الْعَیْن» آورده که زیدیّه و امامیّه آن را از رجالشان روایت نموده‏اند.

علامه طهرانی سپس از معالم العلماء نقل می کند که اوّلین کسى که تصنیف نمود در اسلام، أمیر المؤمنین علیه السّلام بود که کتاب الله جلّ جلاله را جمع نمود، پس از وى سلمان فارسى رضى الله عنه، وسپس ابوذرّ غفارى رحمه الله بعداً أصْبَغ بن نُبَاتَه، و پس از او عبید الله بن أبى رافع، و سپس «صحیفه کامله» از زین العابدین علیه السّلام بوده است.

لزوم انس با صحیفه سجادیه

این استاد وارسته در لزوم انس با صحیفه سجادیه و کتب معصومین علیهم السلام خاطرنشان می کند: بارى قرائت و تلاوت و ممارست و مزاولت بر أدعیه کامله صحیفه سجّادیّه در میان علماء اعلام و سابقین که علم را با عمل و تخشّع و ابتهال و تجنّب از هواى نفس امّاره توأم نموده بودند، امرى معلوم و معروف بوده است؛ و در میان حکماء وفلاسفه ذوى مقدار و عرفاء عالیمقام اسلام امرى ضرورى و لازم به شمار مى‏آمده است به طورى که ملازم بودن با صحیفه را همانند قرآن عظیم، و حفظ أدعیه آن را همانند حفظ سور و آیات کتاب إلهى از فرائض و واجبات خود مى‏شمرده‏اند؛ و اکتفا به خواندن دعاهاى سطحى و روزمرّه طبق عادت نمى‏نمودند؛ و أدعیه مولانا أمیر المؤمنی(ع) را که داراى صبغه خاصّى از توحید و عظمت و ابّهت بوده است چنانکه از صحیفه سماهیجى، و صحیفه ثانیه نورى پیداست، شعار و دِثار خود کرده بودند و با خواندن و مداومت بر صحیفه سجادیه، راه راز و نیاز و ابتهال را به درون خود کشانده، و سَر و سِرِّى با حضرت ربّ ودود پیدا مى‏نموده‏اند؛ و زنگار نفس امّاره و خبیثه و متوجّه به عالم کثرت و تعیّنات اعتباریّه را با آن مى‏زدوده‏اند و بالأخره مردمى روشن ضمیر و پاکدل و دور از هواى نفس و یا عارى از آن بار مى‏آمده‏اند. و چنین افرادى از أعلام علماء بالله و حکماء و عرفاء ستوده و وارسته و از نفس برون جسته و به خدا پیوسته، نه تنها خودشان را منوَّر مى‏کرده‏اند، بلکه تا شعاع وسیعى عالم بشریّت را به طهارت و نزاهت و قداست سوق مى‏داده‏اند.

خواب مجلسى اوّل (ره) درباره صحیفه‏

ایشان چنین ادامه می دهد: در اینجا به نظر رسید حکایتى از جدِّ أعلاى مادر پدرى خود: محدّث عظیم، و سالک وارسته، و اخلاقى کبیر مرحوم مجلسى اوَّل- رضوان الله علیه- آورده شود، تا جانها از آن سبک و منهاج معطّر گردد؛ و با مزاولت و تدبّر و تفکّر در صحیفه امام السّاجدین قبل از نزول در گور، به فکر خودشان بیفتند، و در فکر علاج و چاره‏اى برآیند! و گرنه سوگند به خدا و مقام عزّت و جلال او که با این درسهاى متعارف و معمول حوزوى بدون بررسى و محاسبه نفس و طىّ طریق و منهاج اولیاى راستین که صحیفه سجّادیّه را نصب العین قرار داده و با آن روح خود را صیقل و جلا زده‏اند، کار از پیش نمى‏رود و نه خود و نه دیگران تمتّع و بهره‏اى نخواهند یافت.

ایشان حکایت را طبق عین نوشته مرحوم آیت الله آقا میرزا محمّد على مدرسى چهاردهى رشتى در مقدّمه شرح صحیفه خود نقل مى‏کند که: مرحوم مجلسى مى‏فرماید که: در أوائل سنّ خود مایل بودم که نماز شب بخوانم، لکن قضاء بر ذمّه من بود، به واسطه آن احتیاط مى‏کردم. خدمت شیخ بهائى [استاد خود] عرض نمودم، فرمودند: وقت سحر نماز قضاء بخوان سیزده رکعت. لکن در نفسم چیزى بود که نافله خصوصیّت دارد. فریضه چیز دیگرى است.

شبى از شبها بالاى سطح خانه خود بین نوم و یقظه بودم، حضرت قبلة البَرِیَّة امام المسلمین حجّة الله على العالمین [حجت ابن الحسن] عجّل اللهُ فَرَجَه و سَهَّلَ مَخْرَجَه را دیدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب مسجد جامع.با کمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار عالیمقدار- علیه الصّلوةو السّلام- رسیدم، و از مسائلى سؤال نمودم که از جمله آن مسائل خواندن نماز شب بود که سؤال نمودم فرمودند: بخوان! بعد عرض نمودم: یابن رسول الله(ص) همیشه دستم به شما نمى‏رسد! کتابى به من بدهید که بر آن عمل نمایم! فرمودند: برو از آقا محمّد تَاجَا کتاب بگیر! گویا من مى‏شناختم او را.

رفتم و کتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن آن بودم و مى‏گریستم. یک دفعه از خواب بیدار شدم، دیدم در بالاى سطح خانه خود هستم. کمال حُزن و غُصّه بر من روى داد. در ذهنم گذشت که: محمّد تَاجَا همان شیخ بهائى اس. و تاج هم از بابت ریاست شریعت است، چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ در مَدْرَس خود با سیّد ذوالفقار علىّ جُرْفَادِقانى (گلپایگانى) مشغول به مقابله صحیفه است.بعد از فراغ از مقابله، کیفیّت حال را عرض نمودم.

فرمودند: انشاء الله به آن مطلبى که قصد دارید خواهید رسید .از اینکه مرا متّهم به بعضى از چیزها مى‏دانست [آخوند ملّا محمّد تقى مجلسى متّهم به تصوّف بود. (منه) این تعلیقه از مرحوم شارح مدرّسى مى‏باشد.] خوشم نیامد از این تعبیر.

آنگه محلّى که حضرت- علیه الصّلوة و السّلام- را در آنجا دیدم بود، از باب شوق خود را بدانجا رسانیدم؛ در آنجا ملاقات نمودم آقا حسن تَاجَا را که مى‏شناختم. مرا که دید گفت: مُلَّا محمّد تقى! من از دست طلبه‏ها در تنگ هستم. کتاب از من مى‏گیرند پس نمى‏دهند. بیا برویم در خانه بعضى از کتب که موقوفه مرحوم آقا قدیر هست، به تو بدهم!مرا برد. در آنجا بر دَر اطاق، در را باز نمود، گفت: هر کتابى که مى‏خواهى بردار.

دست زدم و کتابى برداشتم. نظر نمودم دیدم کتابى است که حضرت حجّة الله روحى فداه دیشب به من مرحمت فرموده بودند. دیدم که صحیفه سجّادیّه است مشغول شدم به گریه و برخاستم. گفت: دیگر بردار! گفتم: همین کتاب کفایت مى‏کند. پس شروع نمودم در تصحیح و مقابله و تعلیم مردم. و چنان شد که از برکت کتاب مذکور، غالب اهل اصفهان مستجاب الدَّعوة شدند. مرحوم مغفور مجلسى ثانى مى‏فرماید: که چهل سال در صدد ترویج صحیفه شد. و انتشار این کتاب به واسطه آن مرحوم شد که الآن خانه‏اى نیست که صحیفه در آن نباشد.

 

تواتر صحیفه کامله سجّادیّه‏

علامه طهرانی تاکید می کند: صحیفه کامله سجّادیّه از متواترات مى‏باشد؛ و مانند نسبت کتاب «کافى» به کلینى، و «تهذیب» به شیخ طوسى، که از متواترات است و در آن محلّ شبهه و تردید نیست، نسبت این صحیفه الهیّه به حضرت امام سیّد السّاجدین زین العابدین على بن الحسین بن على بن أبى طالب- علیهم أفضل الصّلوة و أکمل التّحیّه و السّلام- چنین است.

علماء أعلام و محدّثین عظام ما از زمان حضرت باقر علیه السّلام تا به حال آن را یداً بِیَدٍ و لساناً عن لسانٍ و کتابةً عن کتابٍ روایت نموده‏اند؛ و در هر دوره و زمان تواتر داشته است، و همان طور که خواهیم دید نسبت جهالت یا ضعف به بعضى از راویان آن که در مفتتح صحیفه مکتوبه و مطبوعه‏هاى فعلى وارد است أبداً ضررى بدان نمى‏رساند. چرا که این سند مانند ضَمّ الحَجَر على جنب الانسان است که بدون آن هم انسانیّتش کامل، و با وجود آن هم چیزى بر آن افزوده نمى‏گردد. جائى که أدعیه صحیفه از زمان معصوم تا به حال به تواتر متّصل و منسجم بوده باشد، لو فرض که این سند هم در میان نبود، نبود.



:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی
 

مدیر حوزه های علمیه کشور گفت: شعار عالمان دین همان شعار حسین بن علی (ع) است.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم ، حجت الاسلام والمسلمین حسینی بوشهری در مراسم سومین سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی علی صافی گلپایگانی با بیان این‌که بیش از 80 آیه در قرآن کریم درباره شأن و منزلت علم و عالم وارد شده است، افزود: کمتر دینی را سراغ داریم که همچون دین مبین اسلام در خصوص عالمان دین این قدر سفارش کرده و جایگاه رفیع آنان را متذکر شده باشد.

وی با اشاره به ویژگی‌های علمی و اخلاقی و مبارزاتی مرحوم آیت‌الله‌العظمی علی صافی‌(ره) ابراز داشت: امروز ما مفتخریم که در یک مملکت شیعی، علوی و فاطمی زندگی می کنیم که رهبری آن را یک عالم بزرگ دینی همچون حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای برعهده دارد.

وی با قدردانی از حضور گسترده و باشکوه مردم درسومین سالگرد ارتحال آیت‌الله‌العظمی علی صافی‌(ره) بیان داشت: شعار عالمان دین، شعار حسین‌بن‌علی‌(ع) است.

حجت الاسلام والمسلمین حسینی بوشهری با بیان اینکه تکریم علم و عالم در پیشگاه خداوند ارزش و جایگاه خاصی دارد و امروز مردم باید رابطه خود را با بزرگان دین و مراجع تقلید بیشتر کنند خاطر نشان کرد : سعادت دنیا و آخرت در گروه رابطه مردم با علما و بزرگان دین است.

وی تاکید کرد : امروز مراجع تقلید و علما نسبت به دین حساسیت دارند و تا انحرافی ببینند، بیانیه و هشدار می دهند و مردم را آگاه می کنندو هرگز نمی‌پذیرند و نخواهند گذاشت انحرافی در دین ایجاد شود./


:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی



:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی
 
 

«شیخ جعفر مجتهدی» وقتی در میانه‌های عمرش کسی پیدا شد که حاضر بود علم کیمیای خود را به وی ارزانی دارد آن را گرفت و به آب انداخت.

خبرگزاری فارس: «کیمیایی» که امام حسین(ع) به شیخ جعفر مجتهدی داد
  •  
  •  
  •  

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، حاج میرزا اسماعیل دولابی از عارفان و سالکان وارسته طریق الهی در کتاب «طوبای کربلا» مطلبی را درباره «امام حسین(ع) شیرابه فیوضات هستی» از مرحوم شیخ جعفر آقا مجتهدی ذکر کرده است که مشروح آن برای دوست‌داران این امام همام علیه‌السلام ذکر می‌شود.

مرحوم شیخ جعفر آقا مجتهدی که در عشق به ساحت مقدس امام عدالت باوران حضرت حسین بن علی (ع) زبانزد بود، وقتی در میانه‌های عمرش کسی پیدا شد که حاضر بود علم کیمیای خود را به وی ارزانی دارد آن را گرفت و به آب انداخت؛ چون کیمیایی برای او کیمیا بود که نشانی از محبت اهل بیت (ع) در آن وجود داشته باشد.

او می‌گوید: کیمیا را در آب انداختم و رو به سوی گنبد حضرت سیدالشهدا (ع) عرض کردم: کیمیا درد مرا دوا نمی‌کند. جعفر، کیمیای محبت شما اهل بیت را می‌خواهد!

آری! آن را گرفته و به آب می‌اندازد تا دیگر بار نشان دهد که از کرده خویش در روزگار جوانی پشیمان نیست و اگر هزار بار هم به کیمیا برسد باز کیمیای حب اهل بیت را انتخاب خواهد کرد.

نقل شده است که این واقعه یکی از امتحانات سلوکی ایشان بوده و بعد که سربلند از آن بیرون آمد، مورد تفضلات خاصه حضرت قرار گرفت.

طبق رؤیایی که از علامه فقید محمدتقی جعفری نقل می‌شود، امام حسین (ع) شیر و شیرابه فیوضات هستی است. یکی از نزدیکان استاد هنگام تشرف به بیت‌الله الحرام نیت می‌کند طوافی نیز به نیابت از ایشان به جا بیاورد. او این کار را انجام می‌دهد و ثوابش را به روح استاد هدیه می‌کند، آن‌گاه به محل اقامت خود رفته، استاد را در خواب می‌بیند. علامه در عالم رؤیا به او می‌گوید: هستی مثل سماوری است که شیر آن حسین (ع) است.

این رهنمودهای ولایی و معرفتی، حاصل یک عمر سلوک بی‌وقفه آقای مجتهدی، همان عارف دل‌آگاهی است که در محبت آل اللهی و معرفت ثار‌اللهی شهره آفاق بود و در نظر رهنورد آن طریق ولی اللهی، یکه‌تاز عرصه شهود و اشراق:

* سالکی که طعم محبت اهل بیت را نچشیده باشد به جایی نمی‌رسد.

* باید از حریم مقدس معصومین (ع) دفاع کرد.

* کیمیا، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است.

* غیرت، صفت جوانمردان است و اهل بیت (ع) جوانمردان غیور را دوست دارند.

* محبت امام حسین (ع)، محک ایمان است.

* کسانی که با اهل بیت (ع) میانه‌ای ندارند، دارای قلب‌های مهر شده‌اند.

* وجود نازنین حضرت ولی عصر (عج) همیشه و در همه جا حاضر است و ماییم که دچار غیبت شده‌ایم، در حالی که برای اهلش حاضر است و اهل معنا حضور معنوی آن حضرت را همیشه و در همه جا احساس می‌کنند.

* تا همانند حضرت آزاده نشوی، آزادت نمی‌کنند.

* حضرت حر تا وقتی که امیر بود بندگی یزید را می‌کرد و از وقتی که غلام امام حسین (ع) شد، به امیری رسید و بر دل‌ها حکومت کرد. شرمندگی حضرت حر، مایه سرافرازی او شد.

* عاشورا، زیباترین تابلوی عالم خلقت است.

* خداوند جلوه‌های «جمالی» و «جلالی» خود را در عاشورا به نمایش گذاشته است.

* ما به حضرت سیدالشهدا (ع) می‌بالیم و آبروداری می‌کنیم.

* وجود نازنین حضرت علی بن موسی الرضا(ع) را از آن جهت «انیس النفوس» نامیده‌اند که خیلی زود با زائران و محبان خود انس می‌گیرند. وجود مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) نه تنها «ضامن آهو» که «ضامن الائمه»‌اند.

* کربلا، دانشگاه عشق است و اهل محبت و معرفت، دانشجویان آن.

* عزاداری سیدالشهدا (ع) و بزرگداشت شهدای کربلا (ع) از بزرگترین شعائر اسلامی است و تنها همین‌جا است که حتی تظاهر به آن پسندیده است.

* شرکت در تأمین هزینه مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) مایه برکت و سلامتی است؛ میزان کمک مهم نیست، چیزی که مهم است نفس شرکت در این مراسم است.

* اهمیت اشکی که برای سیدالشهدا (ع) ریخته می‌شود، در سفر برزخی و اخروی معلوم می‌شود.

* خانه‌ای که در آن به نام امام حسین (ع) مراسم عزاداری اقامه شود، عطر و نور مخصوصی پیدا می‌کند که مطلوب فرشتگان و اولیای خدا است. امروز هم سیدالشهدا (ع) در انتظار لبیک من و شما است. همیشه به یاد او بودن و راه مرام او را دنبال کردن از مصادیق بارز لبیک گفتن به «هل من ناصر حسینی» است.

* در محرم، خیمه‌های امام حسین (ع) را برپا کنید و نگذارید شعله عشق حسینی خاموش و نام و یاد او فراموش شود.

* هنگامی که یاد امام حسین (ع) می‌افتید، تردیدی نداشته باشید که آن حضرت هم به یاد شما است.

* حتی‌المقدور در مجالس عزاداری امام حسین (ع)‌ با وضو شرکت کنید و مراتب ادب را به جا آورید؛ زیرا آن حضرت ما را می‌بینند و شاهد رفتار ما هستند.

* نور سیدالشهدا (ع) بر هر دلی که بتابد، حیات و نشاط دیگری پیدا می‌کند.

* سال‌ها در اشتیاق حضرت سیدالشهدا (ع) سوختیم و گریه کردیم تا سرانجام ما را از ما گرفتند و راحت‌مان کردند.

* ما بدون گریه بر سیدالشهدا (ع) نمی‌توانیم زنده بمانیم. خدا می‌داند.

* تمام موجودات در آسمان و زمین برای حسین (ع) گریه می‌کنند.

* گریه کردن برای سیدالشهدا (ع) به سالک محب، آبرو می‌بخشد.

* باید هر روز با قافله اشک به راه افتاد و به کربلا رفت.

* شوق، امیر قافله اشک ما است و جز در کربلا منزل نمی‌کند.

* گریستن از سر شوق و معرفت برای سیدالشهدا (ع) موجب طهارت و معرفت باطن می‌شود.

* چشمی که لذت گریه شوق را نچشیده، ما را به کربلا نمی‌رساند.

* اگر قرار است عاشق باشیم، چرا به حسین (ع) عشق نورزیم؟

* عشق، خضر وادی طلب است و سالکان عاشق را کربلایی می‌کند.

* کعبه در حسرت طواف حرم حسینی می‌سوزد.

* باید از کعبه به کعبه؛ یعنی از مکه به کربلا رفت و در آن‌جا طوافی عاشقانه کرد.

* تا دلی از خیمه‌های سوخته حسین (ع) آتش نگیرد، کربلایی نمی‌شود؛ پس باید کربلایی شد.

* اگر حضرت زینب (ع)‌ از قدرت ولایت بهره‌ای‌ نداشت، چرا با یک «اُسکتوا» نه تنها مردم که حتی جرس قافله‌ها را از نفس انداخت؟ اگر این ولایت نیست پس چیست؟!

* نام مقدس حسین (ع) اسم اعظم الهی است.

* موحد واقعی کسی که حسین (ع) را از خدا جدا نبیند.

* خون مقدس سیدالشهدا (ع)‌ تا قیام حضرت مهدی (ع) از جوشش نمی‌افتد.

* ما هم می‌توانیم با کاروان کربلا هم سفر شویم؛ اگر عشق حسینی داشته باشیم!

* عاشورا، صحنه عشق بازی با خدا است.

* بارها پرده عاشورا را به ما نشان داده‌اند. بعضی از صحنه‌‌هایی که ما دیده‌ایم در هیچ مقتلی نیست.

* ما حقیقت ایمان را در محبت و معرفت به حضرت سیدالشهدا (ع) یافته‌ایم.

* دوست و دشمن به این حقیقت اعتراف دارند که «جعفر» عاشق سیدالشهدا (ع) است.

* هنوز شیهه غریبی ذوالجناح در بیابان کربلا طنین‌انداز است.

* حبیب بن مظاهر خود را فدای امام حسین (ع) کرد تا اصحاب در کربلا با دو حبیب سروکار نداشته باشند؛ در خانه اگر کس است یک حرف بس است . غیرت، شرف، جوانمردی تا همیشه شرمنده حضرت ابوالفضل (ع) هستند.



:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

 آیت‌الله سید محمدباقر شیرازی، مجتهد در علوم حوزوی ضمن تأکید بر نقش جوانان در اقامه عزای حسینی(ع) گفت: به فرموده امیرالمؤمنین(ع)، در میان اصحاب حضرت مهدی(عج) افراد مسن به چشم نمی‌خورد مگر خیلی اندک.

خبرگزاری فارس: امروز بقای دین در گروی بقای نهضت عاشوراست
 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، خدا «حسین» را آفرید تا در خلقت، «تحسین» کند خود را. تا آسمان و ابر، برای باریدن بهانه داشته باشند. تا کربلا نشانه‌ای برای بودن روی زمین پیدا کند و جان تازه‌ای برای حیات بگیرد. تا قلب کربلا تا ابد بتپد. تا «نوکری» در عالم، افتخار و نوکران حسین، مفخترترین‌های عالم شوند.

و خدا حسین را آفرید، که زمین، بی‌سرور نباشد. و خدا حسین را آفرید که عباس، بی‌برادر و بی‌دلدار نباشد. و خدا حسین را آفرید که زینب، بی‌سالار نماند...

ای حسین! ای حسین بگو در پس کدامین حادثه دعای زینب بی‌اثر شد؟ بگو در بطن کدامین لحظه، زینب بی‌برادر شد؟ در عمق کدامین غمکده، روزگار زینب سیاه شد؟ کدامین خنجر، دست زینب را از طرّه گیسوی تو شست؟ این خاک‌ها چیست لابه‌لای گیسوانت؟ به خنجر کدامین حکم در قتلگاه، «سرنوشت» زینب را بی «سر» نوشتند؟ کدام ظالم دستت را بی‌انگشت و انگشتت را بی‌انگشتر کرد؟ چه کسی پر پرواز زینب را پرپر کرد؟!

باز موعد عاشورا رسید و سرهای آل‌الله روی نیزه شد تا دین خدا استوار بماند. از سال 61 هجری تاکنون قرن‌ها می‌گذرد اما هنوز خون حسین(ع) در رگ‌های آزادمردان عالم در جوشش و غلیان است. به راستی رمز و راز این ماندگاری چیست؟

با آیت‌الله سید محمدباقر شیرازی، از علمای بنام مشهد و مجتهد در علوم حوزوی در این باره و  جایگاه عزاداری برای حفظ اسلام و انقلاب گفت‌وگو کردیم.

آیت‌الله شیرازی نویسنده کتاب‌های «الفقه الاسلامی و سیر الزمن، رساله آثاره تازه پدید یامسائل مستحدثه، الجمعة و آثارها فی الاسلام(صلاة جمعه) و الفقه الاسلامی» است و حاشیه‌هایی بر کتاب «النهایه» شیخ طوسی و «النهایه» شیخ طوسی دارد. همچنین تعلیقاتی بر کتب بزرگانی همچون شیخ انصاری و صاحب عروة از جمله تألیفات این مجتهد علوم حوزوی است.

*چرا پیامبر و ائمه شیعیان را به برپایی عزای امام حسین(ع) تشویق کرده‌اند؟

- مسئله عاشورای امام حسین(ع) مسأله‌ای بسیار مهم است، این سخن از پیامبر که فرمودند «حسین منی و انا من حسین»

یکی از مسائل مهمی است که از معجزات پیغمبر است و در آن زمان هر کسی این را می‌شنید تعجب می‌کرد، «انا من حسین» یعنی چه؟ قبل از مسئله عاشورا هیچ معلوم نبود که این مسأله مخصوص چیست؟ اما بعد که معلوم شد اگر قیام امام حسین(ع) نبود، یزید و یزیدی ها دین را از بین برده بودند و همه زحمات پیغمبر اکرم از بین می رفت، در نتیجه مشخص شد که معنی این انا من حسین چیست. البته برخی از بزرگان عبارتی دارند که در آن ذکر شده است «الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء؛ اسلام از ناحیه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به وجود آمد و از ناحیه حسین علیه‏السلام بقا یافت».

در اربعین سال گذشته برخی دسته‌ها وجود داشته اند که پیاده به کربلا می رفتند، که به نام مسیحیان بوده است و بعد از آنان سؤال شده بود که به چه مناسبتی دسته عزاداری برای امام حسین(ع) تشکیل داده اید؟ پاسخ دادند «قیام امام حسین در دین ما هم تأثیر‌گذار است» اینان همانند گاندی هندی هستند.

مسئله امام حسین(ع) در عاشورا اگر بنا بود مثل قضیه غدیر باشد که فقط در کتاب‌ها نوشته می شد و هیچ مراسم خارجی نبود در نتیجه آن طور واضح نمی‌شد، لکن ائمه از روز اول به زیارت، عزاداری و حضور در مجالس تأکید کردند و بعد هم علما بر شعائر تأکید کردند و امام راحل(ره) هم که انصافا هم زمان حیاتشان و هم در وصیت نامه شان تأکید کردند که این عزاداری ها به همین سنت ها باقی بماند.

اگر عزاداری های اهل بیت وجود نداشت، این دشمنان با شبهه پراکنی ها دین را نابود می کردند، اما این بزرگداشت شعائر است که موجب بقاء مذهب شده است.

*عزاداران امام حسین(ع) از چه اموری باید بپرهیزند؟

-الآن متأسفانه در برخی از مسائل اختلافاتی در نوع عزاداری هست ولی خیلی پدیدار نیست، برخی در محرم گمان کرده اند که اگر یک مقداری برای این که برنامه ها را کم بکنند، بهتر است، در حالی که اشتباه می کنند، انصافا این که امام(ره) فرمودند «عزاداری‌ها باید سنتی باشد» بنابراین حق همین است، اگر شعائر حضرت امام حسین(ع) بخواهد خدای نکرده از بین برود و یا کم شود، باعث کمرنگ شده وجهه دین می شود.

لباس، درست است که در زمان ائمه نمی‌پوشیده است، ولی با وجود این که گفته می شود لباس سیاه مکروه است و همچنین گروهی بیان کنند که لباس سیاه چون زمان ائمه نبوده، نپوشیدن لباس سیاه در عزاداری اشتباه است، هرچه باشد همه می دانند که مسأله لباس سیاه برای حزن است، یکی از مظاهر حزن لباس سیاه پوشیدن است.

انصافش این است که مراسم عاشورا همان قسمی که در زمان خود مرحوم امام (ره) هم بیان بود، که عزاداری به همان سنتی عمل شود، صورت گیرد البته افراط و تفریطی نباید نسبت به مراسم باشد و به گونه ای نباشد که آزاری و اذیتی به مردم داده شود بنابراین عزاداران باید مراعات دیگران را هم بکنند.

*چه برکاتی در برپایی خیمه‌های عزای امام حسین نهفته است؟

-امروز بقای دین، در گروه بقای نهضت عاشورا است، بنابراین اگر در مراسم امام حسین(ع) بخواهد اندکی در آن سستی ایجاد شود، به همان اندازه دین سستی پیدا می کند، از این رو بزرگداشت مقام عاشورا برای این که هر چه بهتر و مناسب تر انجام شود، بهتر است، البته نباید در آن اضافاتی صورت گیرد. نسبت به قمه زنی هم نظرم این است که نیایند بگویند که این مثلا خرافه است، بلکه باید گفته شود این امری است که مورد اختلاف نظر علما است و اگر بین علما توافق شد انجام شود و اگر توافق نشده، انجام نشود، زیرا خود ائمه هم راضی به اختلاف ایجاد نشدن بین علما هستند.

عمده پیشرفت انقلاب اسلامی هم انصافا به واسطه همین عزاداری‌ها بوده است و مرحوم امام نیز بر این امر اشاره کرده اند، الآن هم این برنامه هرچه بهتر انجام شود، مسلم است که ان‌شاءالله امور مملکت بهتر اداره خواهد شد.

*توصیه شما به مداحان امام حسین چیست؟

-مداحان در عین حالی که از سوی ائمه بسیار تشویق و ترقیب شده اند، یک نقش مهمی هم دارند و باید رعایت کنند که در هرچیزی مبالغه نشود، همانطوری که در خصوص حضرت عیسی مسیحیت مبالغه کردند، در خصوص حضرت امیر و اولادشان این کار را کردن مناسب و صحیح نیست، نه این که انسان بخواهد اهل بیت را کم ارزش حساب کند و نه این که بخواهد مبالغه کند، انصافا شهریار بیان خوبی دارد که می گوید «نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را» بنابراین انسان باید ائمه را مرآت خداوند بداند.

اما اشعاری که بخواهد بیان کند که اهل بیت(ع) را به مقام الوهیت بشناسانند، این بسیار ناگوار و ناصحیح است. در روایتی دارد که فردی نزد پیغمبر آمد و در گفتارش به گونه ای صحبت کرد که پیامبر اکرم(ص) را با خداوند متعال جمع کرد در نتیجه پیامبر به او اشکال کردند و گفتند «چرا مرا با خدا جمع بستی، چرا معصیت و اطاعت من را با خدای متعال، با هم ذکر کردی، باید من را متأخرن ذکر کنی». باید عزاداری و شعر خوانی ها به گونه ای باشد که بهانه‌ای به دست دشمنان ندهیم، زیرا خود اهل بیت هم راضی نیستند.



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی



:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 آذر 1391 | نظرات ()